جستجو در سوالات؟
پیام ارسال شد. بستن

مخازن ذخیره آب: (Water reservoirs)

مخازن ذخیره آب: (Water reservoirs)
در هر واحد صنعتی بر حسب میزان مصرف آب و برای تامین مصرف پیك مقدار ذخیره آب اهمیت دارد. مثلا در صنایع رنگرزی مصرف آب زیاد می باشد, همچنین احتمال خراب شدن پمپ چاه و یا قطع آب شهر و نظایر آن فاكتوری در تعیین میزان ذخیره آب است. بنابراین مقدار ذخیره آب تعیین كننده نوع مخزن ذخیره می باشد و نیز مقایسه اقتصادی خود فاكتوری در انتخاب نوع مخزن است. مثلا برج آب را برای هر نوع ظرفیتی می توان ساخت ولی اگر یك مقدار بالاتر ساخت آن اقتصادی نمی باشد و مخازن بتونی زمینی ارزانتر تمام می شود, در نتیجه همیشه باید پس از تعیین ظرفیت ذخیره لازم و بررسی مواد فنی یك مقایسه اقتصادی بین انواع مخازن ذخیره بعمل آید تا نوع مناسب از جهت فنی و اقتصادی مشخص شود. انواع مخازن ذخیره عبارتند از:
1- برج آب
2- مخازن زمینی

1- برج آب (ثقلی)   (Elevated tank)
برج آب می تواند علاوه بر ذخیره آب یك فشار استاتیك در شبكه ایجاد نماید. حسن برج آب در این است كه اگر برق قطع شود تا ساعاتی می تواند آب مصرفی سرویس ها را تا مین نماید.
ارتفاع برج اگر فقط برای مصارف خانگی و بهداشتی باشد می تواند بین 15 تا 20 متر باشد كه با توجه به افت فشار شبكه , فشار پشت مصرف كننده های بهداشتی را تامین نماید. ولی اگر برای مصارف صنعتی هم باشد باید ارتفاع برج را بین 25 تا 30 متر در نظر گرفت.
ارتفاع برج از كمر تانك تا كف فونداسیون آن می باشد.
ولی به هر حال فشار لازم در شبكه و افت فشار شبكه تعیین كننده ارتفاع برج می باشد كه باید مورد محاسبه قرار گیرند.
البته باید سعی نمود كه برج آب را در نقطه ای از زمین كه بلندتر از سایر نقاط است نصب كرد تا ارتفاع خود برج را بتوان كمتر در نظر گرفت و ارزانتر تمام شود.
سطح آب در برج در دو نقطه كنترل می گردد یكی حد بالای سطح آب و دیگری حد پایینی سطح آب كه این دو سطح توسط یك شناور الكتریكی(Float switch) كنترل می گردد یعنی هر گاه سطح آب به كمتر از حد پایینی برسد پمپ تغذیه برج از شناور برقی فرمان استارت می گیرد و هرگاه سطح آب در برج به حد بالایی رسید شناور برقی به پمپ فرمان قطع می دهد.
برج آب دارای دو لوله می باشد كه از سطح زمین و از محور عمودی برج وارد تانك می شود كه یكی هم لوله پر كننده و هم لوله مصرف می باشد و دیگری سرریز برج است كه در صورتی كه شناور الكتریكی كار نكند آب اضافه به حد بالای سطح آب از طریق آن خارج شده و در صورت وجود مخازن زمینی به آنها می ریزد و در صورت نبودن مخازن زمینی به نقطه ای ریخته می شود كه اپراتور با ملاحظه آن مطلع می شود كه شناور الكتریكی كار نمی كند و نسبت به تعمیر آن اقدام می نماید.
در گذشته برای برج آب سه لوله در نظر میگرفتند كه یكی برای پركننده و دیگری برای مصرف و سومی برای سرریز بوده است كه عملا وجود دو لوله جداگانه برای پر كردن و مصرف كردن آب ضرورتی نداشته و كار بیهوده ای است.
با توجه به شكل ها و مقایسه آنها این مطلب روشن می شود.
هرگاه مصرف شروع شود آب از برج به شبكه می رود و هرگاه ذخیره برج كاهش یابد و به حد پایینی برسد شناور الكتریكی به پمپ فرمان استارت می دهد و تا زمانی كه مصرف زیاد باشد آب بطور مرتب توسط پمپ به برج می ریزد و از برج به شبكه میرود تا وقتی كه مصرف به حدی كاهش یابد كه پمپ شروع به پر كردن برج نماید تا آب به حد بالایی برسد, شناور الكتریكی فرمان قطع به پمپ می دهد و سیكل كار دوباره تكرار می گردد.
هرگاه مصرف شروع شود آب از برج به شبكه می رود و هر گاه ذخیره برج كاهش یافته و به حد پایینی رسید شناور الكتریكی به پمپ فرمان استارت می دهد و شبكه مستقیما توسط پمپ تغذیه می گردد بدون آنكه آب وارد برج شود ( چون مقاومت ارتفاع برج بیش از مقاومت شبكه می شود زیرا مصرف كننده ها باز هستند ) و وقتی مصرف به حدی كاهش یابد كه پمپ شروع به پر كردن برج نماید تا آب به سطح بالایی برسد, شناور الكتریكی فرمان قطع به پمپ می دهد و سیكل كار دوباره تكرار می گردد.
نتیجه اینكه در حال اول وقتی پمپ كار می كند آب از طریق برج به شبكه می رود بدون آن كه برج پر شود و در حالت دوم آب مستقیما از طریق لوله به شبكه می رود و لزومی ندارد كه به برج برود, بنابراین وجود دو لوله جداگانه برای پركردن و خالی كردن برج هیچ ضرورتی  ندارد .
2- مخازن زمینی (Reservoir Tank)
مخازن زمینی به دو منظور ساخته می شوند. یكی برای ذخیره آب برای مصارف صنعتی بخصوص برای ساعات پیك و دیگری برای آتش نشای .بطور كلی  برای آتش نشانی فقط مخازن زمینی مناسب هستند زیرا برج آب به ظرفیت بسیار زیاد كه بتواند جوابگوی مصرف آتش نشانی باشد بسیار گران و غیر اقتصادی میباشد.
همچنین در صنایعی كه مصرف آب آنها زیاد است و دارای چاه نامناسب یا انشعاب هستند مخزن زمینی ضروریست.
مخازن زمینی برای ظرفیت های كم مانند آب نرم می تواند فلزی باشد ( تانك های ایستاده فلزی ) ولی برای ظرفیت های زیاد باید از بتون مسلح ساخته شوند. یك مخزن بتنی حتما باید حداقل دارای دو قسمت باشد تا در مواقع اضطراری و یا تمیز كردن كف یكی از آنها بتوان از دیگری استفاده كرد تا در كار تولید خللی وارد نشود . در این مخازن لوله های زیر آب و لوله های مكش پمپ ها باید در نظر گرفته شود, در زیر انواع مخازن بتونی و روش كار با آنها شرح داده شده است:
مخزن بتونی دو خانه زمینی
–         لوله های مكش پمپ ها باید حداقل in 6 باشند.
–         لوله های زیر آب حدود in 4 باشند.
–         لوله پر كن بر حسب ظرفیت پمپ چاه یا شناور بین in  2 تا in   4 می باشند.
در هر یك از لوله های مكش پمپ ها از مخازن یك عدد شیر قطع  و وصل نصب می گردد ( شیر دروازه ای ) كه در حالت عادی هر دو شیر باز هستند و در صورت لزوم هر یك از مخازن را می توان با شیر از مدار خارج كرد.
لوله های تخلیه در گوشه هر مخزن بطوری كه هر دو لوله تخلیه در یك نقطه جنب یكدیگر باشند نصب می شود زیرا هر  سیستمی كه برای خروج آب تخلیه شده در نظر گرفته شود در این حالت ساده تر و كم خرج تر است , طول لوله تخلیه هرگز نباید بیش از یك متر باشد تا در صورت گرفتگی به سادگی باز شوند .
لوله های پر كن كه یا از پمپ چاه آب و یا از انشعاب آب شهری به مخازن می آیند باید به بالای هر مخزن به طور جداگانه هدایت شوند تا در صورت نیاز هر یك را بتوان از مدار خارج كرد. روی این مخازن بهتر است با سقف های سبك پوشانده شود تا علاوه بر جلوگیری از ورود برگ و آشغال و گرد و خاك به آن از تابش نور به آب نیز جلوگیری گردد , زیرا تابش نور سبب ایجاد خزه در جداره ها و كف مخازن می گردد كه دردسر زیادی تولید می كنند (مثل كرم گذاشتن و كثیف كردن آب و گرفتگی صافی پمپ ها و نظایر آن ها ), البته با كلر زنی و یا استفاده از خزه كش هایی مثل سولفات مس و گاز ازن و نظایر آن می توان از ایجاد خزه جلوگیری كرد . ولی این مواد برای بعضی از پروسس های تولیدی مضر هستند , مثل رنگرزی كه وجود این مواد خاصیت رنگ بری دارند و سبب می شوند كه مصرف رنگ زیاد شود. همچنین تمام این مواد برای دیگ های بخار مصرف هستند و تشكیل اسید های خورنده می دهند.
بنابراین از هیچ نوع ماده شیمیایی نمی توان برای از بین بردن یا جلوگیری از ایجاد خزه در آب استفاده كرد و سیستم های دیگر نیز پر هزینه هستند.
محل اتاق پمپ خانه كه بهتر است چسبیده به مخزن باشد می تواند در هر یك از نقاط مناسب اطراف مخزن قرار بگیرد كه البته باید محل لوله های زیر آب و لوله های پر كن در نقطه ای قرار گیرند كه در اتاق پمپ نباشند.
مخازن بتنی می توانند بیش از دو خانه باشند ولی ابعاد هر خانه نباید كمتر از 6 متر در 6 متر باشد ,زیرا اقتصادی نیست و لزومی هم ندارد كه ابعاد هر مخزن كمتر از این مقدار باشد .
ارتفاع مخزن بتنی روی زمین می تواند حدود 5/2 متر باشد كه برای آب بندی راحت مخزن و ایستایی آن حداكثر نیم متر آن می تواند در زیر قرار بگیرد و بقیه آن باید بالای زمین باشد زیرا به پمپ های آب سوار هستند و پمپ ها كه در ارتفاع مكش محدودی می توانند كار كنند می توانند در راندمان ماكزیمم بدون ایجاد مشكلی كار كنند . همچنین لوله های تخلیه در این عمق به هر كانالی كه آب تخلیه شده را به خارج هدایت كند سوار هستند . در محل تخلیه هر مخزن باید یك چاهك به ابعاد 40سانتیمتر در 40سانتیمتر و عمق 10 سانتیمتر در نظر گرفت تا عمل شستشو و تخلیه مخزنها راحت باشد . كف كانال آبرو تخلیه زیر آب , باید 10 سانتیمتر زیر لوله تخلیه باشد (برای باز و بسته كردن شیر از لوله و ….) . زیر لوله های مكش پمپ نیز باید 10 سانتیمتر بالا تر از كف مخزن باشند تا احتمالا مواد ته نشین شده وارد لوله های مكش نشوند .
لوله های پركن از دیواره وارد مخزن می شوند و در حد فاصل سقف و دیوار قرار می گیرند.
همیشه محل لوله های پر كن و لوله های زیر آب  باید در یك نقطه باشد تا دریچه بازدید كه در روی سقف در این نقاط پیش بینی می شود برای مواقع ضروری هم مشرف به لوله های زیر آب و هم به لوله های پر كن باشند.
لوله مكش آب باید در سمت داخل مخزن از دیوار تمام شده 20 سانتیمتر بیرون باشد و در سمت بیرون مخزن باید 50 سانتیمتر بیرون باشد و هر دو سر لوله دنده شوند تا در صورت لزوم بتوان اتصالاتی را به آن متصل نمود , جنس لوله بهتر است گالوانیزه باشد و طول لوله زیر آب در سمت داخل مخزن باندازه ای باشد كه سر آن هم سطح دیوار مخزن گردد و در سمت بیرون مخزن 50 سانتیمتر از دیوار مخزن بیرون باشد , جنس این لوله هم بهتر است گالوانیزه باشد و  سر لوله در سمت بیرون مخزن دنده شود , بنابراین با توجه به توضیحات فوق دارای لوله برای هر یك قابل محاسبه می باشد.
مخازن بتونی داخل زمینی
این نوع مخازن چندان مناسب نیستند زیرا اولا به پمپ های زمینی سوار نیستند و یا باید پمپ خانه نیز در زیرزمین باشد كه در نتیجه دسترسی به پمپ ها و سایر وسایل برای تعمیر و حمل و نقل مشكل است و یا باید در آنها از پمپ شناور كه به صورت افقی در كف مخزن نصب می گردد استفاده نمود كه دسترسی به این پمپ ها نیز مشكل است و در صورت خراب شدن مدتی كار تولید مختل می گردد و اگر دو پمپ شناور نصب كنیم ( یكی رزرو ) هزینه اولیه تاسیسات بالا میرود.
تخلیه این مخازن را با ثقل نمی توان انجام داد و باید از پمپ كف كش سیار استفاده نمود كه این پمپ ها نیز گران می باشند . بطور كلی این سیستم دردسر فراوانی داشته و شستشوی مخزن نیز زحمت زیادی دارد و چون فقط یك مخزن است لذا شستشوی آن فقط در ایام تعطیلات سالیانه كارخانه مقدور خواهد بود ( اگر دو مخزن ساخته شود ناچارا باید در هر یك پمپ شناور جداگانه نصب نمود).
روی این مخازن نیز باید با سقف سبك پوشانده شود.
ظرفیت مخازن زمینی برابر است با مجموع ظرفیت های صنعتی و بهداشتی و مصرف آتش نشانی.

تانك تحت فشار (Pressure tank)
در هر سیستم آبرسانی حداقل در یك نقطه از آن برای انتقال آب و تامین فشار لازم در شبكه از پمپ استفاده می شود, این پمپ یا در چاه و یا در جلوی مخازن زمینی ذخیره آب نصب می گردد. پمپها نباید بطور دایم كار كنند چون اگر مصرف در شبكه كم باشد یا اصولا مصرف نباشد پمپ های سانتریفوژ آب را در خود به گردش در می آورند و پروانه بطور آزاد در محفظه پمپ درون آب گردش می كند, البته پمپ های سانتریفوژ (Contrifugal pump) تفاوت عمده با پمپ های دنده ای (Cearing pump) دارند. به این صورت كه اگر شیر خروج سیال از پمپ دنده ای بسته شود چون سیال راه خروج ندارد و به دندانه های چرخ دنده پمپ فشار می آورد دنده های پمپ را می شكند ولی در پمپ های سانتریفوژ اگر شیر خروجی بسته شود پروانه پمپ, سیال را از پشت خود گرفته و از داخل خود خارج می كند و لذا پروانه بطور آزاد در داخل سیال گردش می كند.
بنابراین گردش پروانه در آب دو نكته بوجود می آورد یكی اینكه انرژی الكتریكی بدون آنكه كاری انجام شود مصرف می گردد و دوم اینكه گردش زیاد پروانه در آب سبب تبخیر آب در سطح پروانه و ایجاد پدیده كاویتاسیون (Cavitation) می گردد چون تبخیر آب در سطح پروانه ایجاد یك خلا روی فلز پروانه می كند و این خلا در مرور زمان از سطح فلز جرم برداری می كند و حفره هایی در سطح پروانه ایجاد می شود كه بعد از مدتی پروانه خراب شده و پمپ از كار می افتد.
همچنین شبكه تحت یك فشار دینامیكی قرار می گیرد كه سبب استهلاك شیرآلات و اتصالات دنده ای شده می شود. در نتیجه با استفاده از برج آب یا تانك تحت فشار كه موازی با پمپ نصب می گردند توسط سیستم كنترل سطح آب در مواقعی كه مصرف كم یا قطع می شود به پمپ فرمان قطع می دهد و شبكه در شروع مصرف از ذخیره آب در برج و به نوعی در تانك تحت فشار استفاده می كند تا وقتی مصرف زیاد شد و آب ذخیره جوابگو نبود سطح آب در برج یا تانك تحت فشار كاهش یافته و پمپ فرمان روشن می گردد.
تانك تحت فشار روی زمین نصب می شود و نسبت به برج آب بسیارارزانتر در می آید و دسترسی به آن بسیار راحت تر از برج آب می باشد و مشكلات نگهداری برج آب را ندارد, تامیت فشار توسط هوای فشرده می باشد كه در بالای تانك قرار می گیرد و با فشار خود آب را تحت فشار قرار می دهد, این فشار باید برابر فشار پمپ (Head) باشد تا شبكه تحت فشار نسبتا ثابتی قرار گیرد و متعادل (Balance) باشد از طرفی چون هوا به مرور زمان در آب حل می شود لذا فشار هوای محبوس بالای تانك, كاهش می یابد و سطح آب به دلیل غلبه فشار پمپ به فشار هوا بالا می آید تا هوا متراكم شده و فشار آن برابر فشار پمپ شود به همین علت سعی می شود كه تانك های تحت فشار دارای قطر كم و ارتفاع زیاد باشند تا سطح تماس آب با هوا كمتر باشد ( البته از نظر مقاومت مصالح نیز موضوع مهم است )  باید توجه داشت كه هر چه فشار بیشتر باشد حلالیت هوا در آب بیشتر می شود. البته چون بیشتر مواقع تانك های تحت فشار را در محل های مسقف نصب می كنند گاه به دلیل محدودیت ارتفاع مسقف اتاق ,ناچار می شوند از مخازن تحت فشار افقی استفاده كنند كه سطح تماس آب و هوا بسیار زیاد می شود. كنترل سطح آب تثبیت فشار هئا در تانك های تحت فشار به دو روش صورت می گیرد:
1- تنظیم دستی سطح هوا و فرمان به پمپ یا پرشرسویچ :
در شروع بهره برداری سطح آب را در نقطه ای در حدود 3/1 ارتفاع تانك از بالای آن انتخاب می كنیم و روی شیشه آب نما علامت می زنیم, سپس پمپ را روشن می كنیم تا سطح آب در تانك به علامت برسد, سپس پمپ را خاموش كرده و شیر هوای فشرده را باز می كنیم تا آنقدر هوا وارد شود تا فشار سنج به فشار مورد نظر برسد سپس شیر هوا را می بندیم , سیستم در این حالت می تواند كار كند و هر گاه فشار به حد بالا رسید پرشرسویچ پمپ را قطع می كند و هرگاه فشار كاهش یافت و به حد پایین رسید پمپ شروع به كار می كند. باید توجه كرد كه روی پرشرسویچ دو محل تنظیم وجود دارد كه یكی برای تنظیم فشار حد اكثر و یكی برای تنظیم اختلاف فشار مورد نظر است, كه در نتیجه فشار ماكزیمم و    منیموم را می توان داشت. اختلاف بین فشار حداكثر و فشار حداقل ( اختلاف فشار ) باید به اندازه ای باشد كه پمپ با توجه به مصرف در هر ساعت حداكثر 6 بار استارت كند ( برای محافظت الكتروموتور ) كه معمولا اختلاف یك اتمسفر این نتیجه را بدست می دهد, بنابراین سطح پایین آب در تانك در حالت فشار حداقل باید مورد توجه قرار گیرد و اگر تانك از آب خالی شد و تمام حجم تانك را هوا گرفت باید سطح آب را در فشار حداكثر به بالاتر برد تا هنگامی كه سطح پایینی آب در فشار حداقل در آب نما مشاهده گردد ( روش آزمون و خطا ) و علامتی كه برای فشار حداكثر روی آب نما بدست می آید باید به گونه ای ثابت شود كه همیشه باقی بماند, معمولا در هر فاصله زمانی مناسب سطح آب باید نسبت به علامت بازبینی گردد تا در صورت بالا رفتن سطح آب نسبت به علامت ( بدلیل حل شدن هوا در آب ) با باز كردن شیر تخلیه مقداری آب را تخلیه نمود تا سطح آن به علامت برسد و سپس با بستن شیر تخلیه و باز كردن شیر هوا آنقدر هوا وارد تانك كرد تا فشار روی فشار سنج به حداكثر مقدار قبلی برسد . در عمل, این فاصله زمانی حدود دو ماه می باشد.

2- تنظیم اتوماتیك سطح هوا و فرمان به پمپ توسط رله كنترل سطح مایعات:
در این حالت سطح بالا و یا پایین آب توسط محاسبه بدست می آید و این سطوح توسط الكترود بالا و الكترود پایین كنترل می شوند و فشار هوای بالای آب همواره توسط پرشر سویچ و شیر مغناطیسی روی لوله هوا ثابت نگهداشته می شود ( چون هوا در آب حل می شود و فشار آن كاهش می یابد ).
اساس كار سیستم كنترل سطح آب بر اندازه گیری مقاومت بین دو الكترود توسط پتانسیو متر می باشد یعنی اگر الكترود بالا در آب باشد مقاومت بین آن دو تفاوت می كند و فرمانی صادر نمی شود, وقتی الكترود پایینی نیز در هوا قرار گرفت مقاومت حاصل بین دو الكترود, فرمان استارت به پمپ می دهد و سیكل كار تكرار می گردد, برای اندازه گیری مقاومت توسط پتانسیومتر نیاز به یك الكترود واسطه (Reference) می باشد كه همیشه در آب قرار دارد كه در پایین ترین نقطه تانك و مقداری پایین تر از الكترود پایین نصب می شود ( البته این الكترود لازم نیست حتما در آب باشد و می توان را به جدار خرجی تانك نیز نصب نمود )
محاسبه ظرفیت تانك تحت فشار و سطوح آب
مفهوم علایمی كه در روابط محاسباتی به كار رفته عبارتند از:
ماكزیمم مصرف بر حسب متر مكعب بر ساعت                               QM
تعداد استارت پمپ در ساعت (4 الی 6 بار)                                     ‌N
حداقل ارتفاع آب در تانك ( معمولا 0.1 متر )                                   R
حداقل  فشار داخل تانك برحسب  bar                                            PL
حداكثر فشار داخل تانك برحسب    bar                                          PH
حجم كل تانك بر حسب متر مكعب                                                 Vt
حجم حداكثر آب در تانك بر حسب متر مكعب                                  VW
سطح مقطع تانك بر حسب متر مربع                                             S
زمان ذخیره (نسبتی از یك ساعت , معمولا یك ربع )                         a
ارتفاع حجم VW  بر حسب m                                                      HW
ارتفاع حجم حداقل سطح آب بر حسب m                                        HR

حجم حداكثر آب ( VW ) :
QM )/N (a VW =

مقدار VW نسبتی از Vt ( حجم تانك ) می باشد كه داریم:
= CVt VW

در نتیجه حجم كل تانك برابر است با:
C                                   Vt = VW/

كه مقدار ضریب C از رابطه زیر بدست می آید :

C = ( 1- R ) (1- PL/PH)

اگر حجم تانك بیش از 5000 لیتر شود باید از دو عدد تانك كه با یكدیگر بطور موازی در مدار قرار گیرند و مجموع حجم آنها برابر Vt می شوند استفاده كرد یعنی حجم هر تانك برابر  Vt/2  می شود.
ارتفاع الكترود بالایی از كف تانك یا

 

 

منبع کندانس (Condense Tank) مخزنی است که در موتورخانه بخار برای جمع آوری و ذخیره سازی آب برگشتی حاصل از تقطیر بخار در تجهیزات تبادل حرارت قرار می گیرد.

منبع کندانس را می توان منبع ذخیره ی بویلر بخار در هنگام قطع احتمالی آب نیز فرض نمود.

آب جبرانی سیستم نیز از طریق همین مخزن تامین شده و اختلاط آب جبرانی با کندانس در این منبع مانع شوک های حرارتی وارده به دی اریتور می شود. در سیستم های ثقلی، منابع کندانس همواره در سطحی پایین تر از بویلر بخار نصب می شوند. در خروجی منبع کندانس، پمپ یا پمپ هایی برای انتقال آب از منبع به دی اریتور قرار می گیرند. در سیستمهایی که فاقد دی اریتور هستند پمپ های منبع کندانس می توانند نقش پمپ های تغذیه را هم بازی کنند مشروط براینکه از نظر فشار، دما و آبدهی از کیفیت لازم برخوردار باشند.

برخی مراجع گنجایش منبع کندانس را برابر ظرفیت تولید یک ساعت بخار درنظر می گیرند.

دربالای سطح کاری آب منبع کندانس باید فضای خالی کافی در نظرگرفته شود تا تلاطم احتمالی ناشی از برگشت کندانس را خنثی نماید. تانک کندانس باید کاملا جوشکاری شده و در قسمت های اتصال صفحات جانبی و بالایی از ساپورت های مناسب و محکم کننده استفاده شود. شکست جوش این نواحی باعث شکم دادن ورق و رشد شکست در قسمتهای دیگر می شود.

در سیستمهای بخار که 80 درصد یا بیشتر از طریق آب جبرانی تغذیه شده و سهم کندانس برگشتی در آنها کمتر از 20 درصد است معمولا از نصب منبع کندانس صرفنظر شده و تنها از دی اریتور استفاده می شود.

کندانس جمع آوری شده در منبع کندانس باید توسط پمپ به دی اریتور منتقل شود. دبی این پمپ بر اساس ظرفیت دی اریتور تعیین می شود.

لوله کشی تانک کندانس

منبع کندانس_مخزن کندانس

متعادل سازی فشار در تانک کندانس

به منظور جلوگیری از افزایش فشار، تانک کندانس باید مجهز به ونت باشد. به عنوان نمونه قطر این لوله در تانک های 2000 لیتری برابر 200 میلی متر، و در تانک 30000 لیتری برابر 250 میلی متر است.لوله ی ونت باید دارای کلاهک مخصوص باشد که با پره های داخلی آب موجود در بخار خروجی را جدا ساخته، از طریق لوله ی تخلیه خارج نماید.

نازل تخلیه در زیر تانک امکان خالی نمودن تانک و تمیزکاری و بازرسی آن را فراهم می کند.

برچسب ها

اشتراک گذاری مطلب

به سادگی در خبرنامه ما عضو شوید



    دیدگاهتان را بنویسید

    Related Post