مصرف سرانه انرژي در ايران از متوسط مصرف سرانه در جهان حدود 60درصد بيشتر است.
- 27 ژانویه 2016
- ارسال شده توسط: admin
- دسته بندی: مقالات انرژی ,
براساس محاسبات مراكز رسمي، اگر با همين روال، مصرف انرژي در كشور دنبال شود در سال 1404 نهتنها صادرات انرژي را در برنامه نخواهيم داشت، بلكه بهعنوان واردكننده اصلي حوزه انرژي به شمار خواهيم رفت.هدررفت انرژي كشورمان در 4بخش توليد، انتقال، توزيع و مصرف صورت ميگيرد. در اين وضعيت، دولت دهم مسئوليت خطيري را در تنظيم قوانين و مقررات لازم در راستاي اصلاح الگوي مصرف انرژي برعهده خواهد داشت. اين مطلب، به ارزيابي وضعيت مصرف انرژي در ايران در مقايسه با جهان ميپردازد كه گوياي وضعيت نگرانكنندهاي است.
انرژي يكي از مهمترين عوامل ضروري براي توسعه كشور است. در ايران منبع اصلي تامين انرژي، انرژيهاي فسيلي هستند كه مصرف آنها به كاهش ذخاير و در نهايت اتمام آنها منجر ميشود. مصرف انرژي بهخصوص سوختهاي فسيلي مهمترين عامل آلودگي هوا و تغييرات آب و هوايي نيز هست. به همين دليل استفاده بهينه از انرژي در فرايند توسعه اقتصادي همواره بهعنوان يك هدف مهم در توسعه پايدار مدنظر بوده است. براساس آمار مركز تحليل اطلاعات دياكسيد كربن ايالات متحده آمريكا، هماكنون ايران يازدهمين كشور آلاينده دنيا از جنبه توليد گاز CO2 به شمار ميرود.
وضعيت كشورهاي مختلف جهان از نظر چگونگي مصرف انرژي و ميزان اثربخشي آن بر توسعه اقتصادي، نسبت به ايران بسيار مطلوبتر است. مثلا از لحاظ شاخص «مصرف سرانه»، عموما مصرف سرانه انرژي در جوامع توسعه يافته بهدليل درآمد سرانه بالا و امكان بهرهبرداري از كالاها و خدمات متنوع، بيشتر است. در عين حال در اين كشورها افزايش بهرهوري منجر به تعديل مصرف انرژي شده است.
آمارها نشان ميدهد در ايران و كشورهايي كه ذخاير انرژي بالايي دارند، مصرف انرژي نهتنها در مقايسه با كشورهاي پيشرفته، بلكه در مقايسه با ديگر كشورهاي در حال توسعه نيز به وضوح بيشتر است. علت اين وضعيت، بهرهوري پايين در بهرهبرداري، مصرف بالاي انرژي و استفاده از كالاها و خدمات انرژيبر است كه ريشه همه آنها، ارزان بودن انرژي در اين كشورهاست.
مصرف سرانه انرژي در كشورهاي در حال توسعه همچون تركيه، هند، چين، هنگكنگ، پاكستان، متوسط كشورهاي آفريقايي و متوسط آسيا از ايران پايينتر است. مثلا در حالي كه پاكستان با 159ميليون نفر بيش از 2برابر ايران جمعيت دارد، مصرف انرژي اين كشور 62ميليون تن معادل نفت خام در سال است. اما ايران با جمعيت 70ميليون نفري سالانه 127ميليون تن معادل نفت خام، انرژي مصرف ميكند.
مصرف سرانه انرژي در ايران از متوسط مصرف سرانه در جهان حدود 60درصد بيشتر است. هر ايراني بهطور متوسط در طول سال 8/1تن معادل نفت خام، انرژي مصرف ميكند اما متوسط جهاني آن 1/1تن معادل نفت خام است.از سوي ديگر طي سالهاي اخير مصرف سرانه انرژي در كشورمان هر سال نسبت به سال قبل بيشتر شده است.
شدت انرژي
مصرف سرانه انرژي به تنهايي نميتواند شاخص گويايي براي مقايسه مصرف انرژي در كشورها باشد. مثلا شايد علت بيشتر بودن مصرف سرانه انرژي در ايران نسبت به پاكستان، آن باشد كه صنايع بيشتري در ايران مشغول به كارند.
يكي از شاخصهاي معتبر ديگر براي ارزيابي روند مصرف انرژي در كشورها، «شدت انرژي» است. شدت انرژي از تقسيم مصرف نهايي انرژي بر توليد ناخالص داخلي محاسبه ميشود و نشان ميدهد كه براي توليد مقدار معيني از كالاها و خدمات، چه مقدار انرژي به كار رفته است. با مقايسه اين شاخص در سالهاي مختلف و ميان كشورها ميتوان روند استفاده از منابع انرژي در فرايند توليد ملي كشورها را ارزيابي كرد.
البته اين شاخص تحتتأثير عواملي از جمله شرايط آب و هوايي، جغرافيايي و ساختار اقتصادي كه ارتباطي با مصرف بهينه انرژي ندارند، نيز هست. براي مثال چنانچه ساختار اقتصادي يك كشور از واردات برخي محصولات به سمت توليد داخلي آنها حركت نمايد و اين توليد مستلزم به كارگيري انرژي زياد باشد، نميتوان اين افزايش مصرف انرژي را به عدماستفاده بهينه از انرژي مربوط دانست بلكه تغييرات ساختاري اقتصاد كه در جهت توسعه اقتصادي نيز بوده، منجر به اين افزايش مصرف شده است.
آمار نشان ميدهد شدت مصرف انرژي در ايران حتي در مقايسه با كشورهاي نفتخيز، بسيار بالاتر است. اما با توجه به مقادير شدت انرژي براساس محاسبه توليد ناخالص داخلي به روش برابري قدرت خريد، ايران از لحاظ مصرف انرژي بهمنظور توليد كالاها و خدمات وضعيت بهتري دارد اما كماكان جزء كشورهاي با شدت انرژي بسيار بالا محسوب ميشود. در حالي كه در سطح جهان بهطور متوسط براي توليد يك ميليون دلار ارزش افزوده حدود 128تن معادل نفت خام، انرژي مصرف ميشود، اين رقم در ايران نزديك به 2برابر است.
رشد 36 درصدي مصرف انرژي در10 سال
براساس آمار اعلاميوزارت نيرو، مصرف نهايي انرژي كشور از سال 1376 تا 1386 بيش از 63درصد افزايش يافته است. مصرف نهايي انرژي كشورمان در سال 1376 بالغ بر
597 ميليون بشكه معادل نفت خام بود كه در سال 1386 اين رقم به 975ميليون بشكه افزايش پيدا كرده است.
وابستگي به انرژيهاي تجديدناپذير
شدت بالاي مصرف انرژي در ايران در حالي است كه 98درصد انرژي مصرفي كشورمان از سوختهاي تجديدناپذير نفت و گاز طبيعي حاصل ميشود و انرژيهاي تجديدپذير همچون انرژي هستهاي، سوخت سبز، انرژي بادي و انرژي خورشيدي تقريبا سهمي از سبد انرژي كشورمان ندارند. اين در حالي است كه در جهان بهطور متوسط 25درصد انرژي مصرفي از انرژيهاي تجديدپذير (يعني انرژيهايي به غيراز نفت و گاز و زغال سنگ) حاصل ميشود. از اين جنبه، آينده ايران نسبت به دنيا، نامطلوبتر است، چرا كه ذخاير نفت و گازطبيعي، ميرا هستند و نه هميشگي.
حسين لطفي – روزنامه همشهری